در مقاله گذشته درباره ی ذهن شگفت انگیز و افزایش خلاقیت در کودکان به طور مفصل صحبت نمودیم. اما بیایید یک قدم به عقب تر برویم. به نظر شما خلاقیت از کدام چشمه جوشان نشات می گیرد؟ اصلا از کجا می توان متوجه شد که کودک شما فردی خلاق است؟ و یا آماده پذیرش برای افزایش خلاقیت در وجود خود هست یا خیر؟ جواب این سوال بسیار ساده است. استعداد و هوش دو معیار مهم و سرچشمه تمام خلاقیت هایی است که در وجود هر فردی رخ می دهد. با اینکه این دو معیار کاملا از یکدیگر متفاوت می باشند، اما هر دو تعیین کننده آمادگی یک ذهن شگفت انگیز برای پرورش خلاقیت هستند. به طوری که هر یک از این معیار ها در وجود هر کودکی می تواند سبب بروز خلاقیت در وجود فرد و یا کودک شما شود. برای درک بهتر این موضوع و آشنایی بیشتر با این دو معیا مهم در این مقاله تفاوت استعداد و هوش را بررسی می نماییم.
استعداد و هوش معرفی دو معیار مهم در بروز خلاقیت کودکان
وجود حداقل یکی از معیار های استعداد و هوش در زندگی هر فردی از سن کودکی تا بزرگسالی برای دستیابی به موفقیت و ایجاد یک زندگی سالم، ضروری است. اما برخی تصور دارند که این دو معیار به یک معنا می باشند و ترکیب آن ها می تواند وی را به موفقیت برساند.
اما بهتر است بدانید هوش و استعداد دو معیار جداگانه از هم می باشند. و نشانه هر یک از سنین کودکی در هر فردی ظاهر می شود. برخی افراد موفقیت خود را مدیون هوشی هستند که به صورت ژنتیکی در وجودشان قرار داشته. و برخی دیگر با استعداد ذاتی خود، تغییرات مثبتی در زندگی به وجود می آورند.
برای درک بهتر تفاوت استعداد و هوش بهتر است ابتدا با معنای کلی هر یک از این معیار ها آشنا شوید.
تعریف هوش – چه کسی را می توان باهوش خطاب نمود؟
برای درک بهتر تفاوت استعداد و هوش بهتر است سری به دنیای روانشاناسان بزنیم. علم بزرگ روان شناسی برای تعریف هوش مفاهیم مختلفی را به کار می برد. آن ها این معیار را به 4 دسته اصلی تقسیم نموده اند. هر یک از این دسته بندی ها و تعاریف می تواند نشانه های یک کودک باهوش باشد.
- کودک و یا بزرگسالی که توانایی های خود را برای دستیابی به هدف خاصی به کار گیرد، فردی باهوش خطاب می شود. در واقع او توانایی خود را شناسایی نموده و در چالش های زندگی به کار می گیرد. این مورد هوش به کار انداختن توانایی نام دارد.
- یک کودک که در مدت زمان کوتاه تر آنچه معین شده بتواند مهارتی را بیاموزد، کودکی باهوش است. و یا حتی با همان آموخته های اولیه و ایجاد تغییرات مثبتی در آن به نتایج پیشرفته تر دست یابد. این مورد را هوش یادگیری نام گذاری می نماییم.
- کودک و یا فردی که دارای مهارت طنز و شوخ طبعی است، باهوش است. در واقع این افراد با تحلیل موقعیت و رفتار های پیرامون خود می توانند نقاط ضعف را پیدا نموده و با کلیشه ای برعکس و ایجاد طنز، آن مسئله را یک معظل جلوه دهند. و یا به طور خود جوش توانایی تحلیل موقعیت های مختلف و مطرح کردن یک دیدگاه را دارند. این هوش را یک هوش انتزاعی خطاب می نماییم.
- فردی که در هر محیطی دارای توانیی سازگاری باشد، یا بر آن محیط اثر و یا غلبه نماید، یک فرد باهوش است. چه کودکانی که در یک جامعه کوچک مانند مهد کودک از خود سازگاری نشان می دهند. و چه بزرگسالان در محیط و جوامع بزرگتر با چالش های محیطی توانایی سازگاری و یا غلبه بر آن را دارند. در این صورت کودک دارای هوش سازگاری با محیط است.
توجه: هر فردی از کودکی دارای حداقل یکی نوع از هوش های مذکور می باشد. و با تمرین می تواند آن را تقویت نموده و پرورش دهد.
تعریف استعداد و نشانه کودک با استعداد
تا به حال به ماهیت کلمه استعداد دقت نموده اید؟ ساده ترین تعریف برای این عبارت: یادگیری یک مهارت در مدت زمان کوتاهتر از زمان تعیین شده است. و اکثر افراد این تعریف را به عنوان یک معنای واحد قبول دارند.
کمی که فکر کنید و به محیط و افراد پیرامون خود دقت کنید متوجه می شوید که هر فردی یک مهارت را بهتر است دیگران انجام می دهد. کودکانی را تصور کنید که در یک کلاس نقاشی، با یک معلم و یک سبک آموزش تنها چند نفر از آن ها این مهارت را به خوبی یاد می گیرند. و یا می توانند تصاویر مختلف را تجسم و پیاده سازی نمایند. کودکانی دیگر تنها آنچه معلم را آموزش داده نقاشی می کنند و ایده ی دیگری برای خلق اثری جدید ندارند.
از مثال بالا کاملا می توان متوجه شد که چه افرادی استعداد نقاشی دارند. و چه افرادی در دیگر مهارت ها می توانند استعداد خود را نشان دهند. از بیان تعریف این معیار، می توان به درک جدید تری از تفاوت استعداد و هوش رسید.
همه ی کودکان قطعا در یک یا چند مهارت استعداد دارند. فقط کافی است آن را پیدا نمایید. کشف استعداد، موجب پرورش خلاقیت و راهی برای رسیدن به موفقیت می باشد.
اصلی ترین تفاوت استعداد و هوش
با توجه به تعارف بالا بزرگترین تفاوت استعداد و هوش در یک جمله خلاصه می شود. کودک باهوش در فهمیدن مسائل سریع تر عمل می نماید. و یا برای مواجه با یک چالش بهترین راه کار را پیدا می نماید. از طرفی یک کودک با استعداد می تواند یک توانایی را گسترش دهد. از یک مهارت، مهارتی جدید خلق نماید.
بهتر است بدانید هر کدام از این معیار ها برای پرورش خلاقیت کودکان لازم و ضروری است. و هر فردی دارای هر یک از این معیار ها و یا هردوی آن ها به صورت ذاتی می باشد. کافی است با یافتن آن ها راهی روشن را برای آینده ای موفق کشف نمایید.
کلام آخر
همانطور که از مطالب فوق الذکر دریافته اید، قبل از آموزش خلاقیت به کودکان باید زمینه هوش و استعداد او را بیابیم. با این که این دو معیار کاملا جدا از یکدیگر هستند، اما لازمه بروز خلاقیت می باشند. چرا که اگر مهارتی را بدون در نظر داشتن علاقه، استعداد و هوش انتخاب نمایید، کودک شما در میانه راه از آن خسته خواهد شد.
در این جا آن مثال معروف : هر کسی را بهر کاری ساختند، می تواند کل مطلب را در یک جمله نشان دهند.
اگر به فکر موفقیت کودک خود هستید، ابتدا استعداد او را کشف نمایید و سپس او را برای پرورش آن استعداد یاری نمایید. او نیز با استفاده از هوش مخصوص خود این راه را به خوبی طی خواهد نمود. و آینده ای هدفمند را برای خود رقم خواهد زد.